سلام.تولد وبلاگتون مبارك. تو مكتب خونه تون شاگرد جديد پذيرش مي كنيد يا فرصت ثبت نام گذشته و بايد كنكور بديم باز؟
ببين نشونيا كه دادي درسته خود خودشه بيا بابالنگ درازتو وردار ببر البته بادت باشه يه بارم تو مهموني پسر حاكم لنگه كفشش گم شد و مجبورشد بره كبريت بفروشه تا بتونه كفش بخره... بعدم نميدونم چيشد كه با يه پسرهاي به اسم گاليور آشنا شد... بگذريم. تشريف بياوريد گمشدهي پيداشدهتونو ببريد