سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ در صفت مؤمن فرمود : ] شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش . سینه او هرچه فراختر است و نفس وى هرچه خوارتر . برترى جستن را خوش نمى‏دارد ، و شنواندن نیکى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد . اندوهش دراز است ، همتش فراز . خاموشى‏اش بسیار است ، اوقاتش گرفتار ، سپاسگزار است ، شکیبایى پیشه است ، فرو رفته در اندیشه است ، نیاز خود به کس نگوید ، خوى آرام دارد ، راه نرمى پوید . نفس او سخت‏تر از سنگ خارا در راه دیندارى و او خوارتر از بنده در فروتنى و بى آزارى . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 86 مرداد 11 , ساعت 8:0 صبح

بنام خدا

بیاد مهدی (عج)

هِی حسن وَخی بیا... بیا بیبین...

ملا یه الامیه چِسبونده رو دیوار... بیا بوخون بیبینم چی چی یِس....

هان... چی چی میگوی؟؟؟ مِگه نمی بینی دسم بنده؟؟؟

دسم بنده چی چیه؟؟؟ دارم بِد میگم وَخ بیا اینا بوخون بوگو چشم....

چرا اینقده مِثی کِنه میمونی؟؟؟ حالا میوم دیگه...

هان چی چیِس؟؟؟

ایناها این الامیه را بوخون بیبینم ملا چی چی نوشته برامون...

اینو میگی؟؟؟

آره...

نوشتِس طبق سنوات قبل بعدازظهرهای پنجشنبه مکتب خانه تعطیل میباشد.

هورا......... آخ جونمی جون....

امروز دیگه کلاس نداریم.... خوش به حالمون شد....

حالا برا چی چی تعطیل کرده؟؟؟

نیمی دونم... اما حالا که میریم سری کلاس اِزِش میپرسم....

 

 (ظهر روز پنجشنبه)

خوب بچه ها درس امروز هم تموم شد... همینطور که در اطلاعیه ها دیدید امروز زودتر مکتب خانه تعطیل میشه پس زود وسایلتون رو جمع کنید و برید به امید خدا....

اجازه ملا؟؟؟ اجازه؟؟؟

بگو جانم...

چرا پنجشنبه ها کلاسا زودتر تعطیل میشه؟؟؟ مِگه چه فرقی میکنه؟؟؟

ببین عزیزم دین ما اسلام دین کاملیه و برای کوچکترین چیز هم برنامه داره... پنجشنبه ها و جمعه ها هم موقع نظافت و تفریح و با خانواده و دوستان بودنه...

هان.... حالا فَمیدم... پس اینی که ما شبای جمعه و روزای جمعه با موتوری بِچا میریم بیرون  مالی همینه که اسلام گفته؟؟؟

آفرین... تفریح کردن خیلی خوبه...

امور دنیوی خستگی آور است و نیاز به شادی داره... تفریح جنبه های مختلفی داره... مثلاً در مطالعه یا دیدن فیلم تفریح است... شخص میتونه با خواندن دیوان حافظ تفریح کنه... بخش دیگر تفریح حضور در طبیعت است... طبیعت میتونه روحیه انسان را شاد کنه...

خانواده ها بیرون میروند تا روحیه و استحکام خانواده را بالا ببرند... چند تا دوست بیرون میروند تا پایه های دوستیشون رو استحکام ببخشند...

ما میتوانیم تفریح و شادی را برای خدا انجام بدیم...

بعضی ها شادی و تفریح را انجام یک کار گناه میدونند... مثل دیدن یک صحنه حرا یا خوردن نوشیدنی حرامی...

اجازه ملا؟؟؟ حالا بیرون رفتن ما یا مردم و هجوم آوردن به یک قسمت از شهر در روزهای آخر هفته خوبه یا نه؟؟؟

ببینید عزیزانم... یه نکته را میگم همیشه و در همه جا آویزه گوشتون قرار بدید تا موفق باشید:

نه هجوم آوردن به یک قسمت از شهر چیز بدی است و نه پارک رفتن ، اون چیزی که بد است گناه است...

آخ آخ دیر شد باید برم... ولی به عنوان حرف آخر:

هر چیزی موقعی ثمر داره که یک سرش به خدا متصل باشه... همین درس خوندن یا نماز خواندن ، لحظه ای است و تمام میشه ولی اگر برای خدا باشه تاثیرش خواهد ماند و ارزش آن تمام نمیشود...

خستگی کار و درس بر روحیه تاثیر میذاره و نیاز به شارژ داره که قسمتی از این شارژ تفریح و شادی است البته خدایا من برای تو میام تا شارژ بشم...

تا شنبه خدا نگهدارتون...

فردا جمعه است یادتون نره منتظر باشید...

یا علی...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

                                         

                     

 


دوشنبه 86 مرداد 8 , ساعت 4:46 عصر

بنام خدا

بیاد مهدی (عج)

آقا صلوات بفرسید....

آقایون و خانوما شلوغ نکونید.......

همگی ساکت............... محسن چه خبرده؟؟ مگه صبحونه گله گنجشک خوردی؟؟؟ بابا یه کم ساکت....

آهای پسر حجی پس این قیچی کوجاس؟ حالا ملا میادا....

بابا یخته ساکت بیشینید.....

بچا ملا اومد.........

هیس....................(سکوت)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

سلام به همه....

امروز جمع شدیم که با توکل به خداوند عزیز و زیبا این مکتب خونه رو افتتاح کنیم...

من زیاد وقتتون رو نمیگیرم.... و به ذکر یک نکته مهم بسنده میکنم تا با امید به خداوند دوست داشتنی برید سراغ درستون....

اول از همه فرارسیدن ایام البیض و ولادت امام علی ((ع)) را تبریک میگم...

اما قصه:

یه بار بچه های یه شخصی میخواستند برای پدرشون جشن تولد بگیرند.... قصدشون این بود که بهترین تولد را برای پدرشون بگیرند ، به قول ما میخواستند سنگ تموم بذارند. روز موعود فرا رسید... مراسم جشن آغاز شد... پدر وارد مجلس شد ولی خیلی زود خارج شد...

بچه ها تعجب کردند.... علت را از پدر جویا شدند.... پدر گفت : من از مراسم جشنی که برایم گرفتید به این دلایل (....................................) خوشم نیامد...

حالا شما قضاوت کنید : مراسم جشنی برپا باشد ولی شخصی که برایش مراسم گرفتند حضور نداشته باشه و بگه من از مراسم شما خوشم نمیاد...

 الان هم قضیه همین است ما برای اهلبیت ((ع)) جشن میگیریم.............

 

خوب ، حالا قیچی و کلنگ را بیارید که افتتاح کنیم.

 

 

 


یکشنبه 86 تیر 31 , ساعت 12:13 عصر

بنام خدا
بیاد مهدی (عج)

با سلام
به اطلاع میرسانیم که همزمان با 13 رجب میلاد مولای متقیان این مکتب خانه افتتاح میشود
.

با تشکر
مدیریت مکتب خانه


<      1   2   3   4   5      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ