• وبلاگ : مكتب خانه
  • يادداشت : سه دوست جديد
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ... خدا با شماست.

    ----------------------------

    ياد اون طوطي اي افتادم كه از قفس فرار كرد تا به جنگل سرسبز برسه و بعد ميون راه براي خستگي گرفتن كنار مرداب نشست و آنقدر از آب گنديده و لجن هاي اون خورد تا وقتي كه به اون عادت كرد و ديگه دلش نمي خواست به جنگل سبز بره و حتي اگه ميخواست ديگه توانش رو نداشت چون لجن ها بدنش رو ضعيف كرده بودن پراش ريخته بود و كسي شايد ديگه نميشناختش... و ديگه هوس قند و فندق و پسته نميكرد هر چي بود همون لجن بود و آب گنديده.

    -----------------------------

    خوش بحال كسايي كه از اين دنيا رد ميشن بدون اينكه بهش آلوده بشن و بدون اينكه يادشون بره جاي ديگه اي ميخوان برن و مقصد همين دنيا نيست.